تاریخچه ووشو
قدمت ووشو در کشور چین به زمان های بسیار دور که اولین صورت های اجتماعات بشری در جوامع اولیه بوجود آمدند، باز می گردد. در آن زمان به منظور حفظ سلامتی، درمان بیماری ها، افزایش بنیه جسمانی و طول عمر و تعلیم مهارت های نظامی به افراد جامعه، حرکاتی ابداع گردید که بسط و گسترش آن در طول دوره های مختلف به ورزش ووشوی امروزی بدل شده است. در حدود پنج قرن پیش از میلاد، یک راهب هندی به نام "بود هیدهارما" که با نام های "تامو" و "داروما تائیشی" هم از او یاد می شود، به قصد اشاعه تعلیمات مذهبی از هند راهی چین شد و در معبدی به نام شائولین به تعلیم و تربیت راهبان آن پرداخت. تعالیم وی شامل مجموعه ای از تمرین های پرهیزگاری و قواعد خشک انضباطی بود که به واسطه وضعیت جسمانی ضعیف، پیروان او طاقت تحمل آموزش های وی را نداشته و بتدریج دچار ضعف و بی حالی می شدند. از این رو تامو حرکاتی را برای تقویت بنیه جسمانی شاگردان خود ابداع نمود که به "?? حرکت دست لوهان" معروف شد. این حرکات بتدریج گسترش یافته و پایه و اساس سبک های ووشو را تشکیل دادند.
در طی قرون ?? تا ?? میلادی چهره های برجسته ای از ورزش های رزمی در معبد شائولین گرد هم آمدند و سبک های اصلی ووشو را به تقلید از حرکات حیواناتی چون پلنگ، درنا، مار، ببر و اژدها به وجود آوردند. لیکن امپراتور وقت که بتدریج از فعالیت های ساکنان این معبد دچار ترس و نگرانی شده و معبد را تهدیدی برای حکومت خود می دید، فرمان انهدام و به آتش کشیدن معبد شائولین را صادر کرد. در لشکرکشی امپراتور برای انهدام معبد، فقط تعداد اندکی از افراد توانستند از مهلکه جان سالم به دربرند. این واقعه تلخ موجب انتشار و اشاعه ورزش های رزمی معبد شائولین که تا آن زمان محفوظ و مخفی مانده بود به سایر نقاط کشور چین گردید. هر چند امپراتوران برخی از سلسله های حاکم بر چین تمرین های ورزش های رزمی را خطری برای حکومت خود قلمداد نموده و انجام آن را ممنوع اعلام کرده بودند ولی امپراتورانی هم بودند که به علت علاقمندی به این تمرین ها موجبات ترویج آن را فراهم کردند.
|
|||||
|
شکلگیری و توسعه ووشو
ووشو (به انگلیسی: wushu) (به چینی: ??) به هنرهای رزمی کشور چین گفته میشود که در آن انواع مختلف حرکات برای سلامتی جسم و روح و دفاع از خود در نظر گرفته شده است. در چین باستان از هنرهای رزمی برای دفاع از سرزمین، خود یا خانواده در مقابل دشمنان، راهزنان و غیره استفاده می شد. وو شو نه تنها یک ورزش سنتی چین، بلکه یک موجودیت ایدئولوژیک کامل است و عناصر فلسفی، اخلاقی، زیباشناسی، پزشکی و نظامی را نیز در بر دارد.
هدف فنون رزمی ووشو ناتوان کردن و زیان رساندن به دشمن است، از این رو ووشو یکی از شیوه های تمرینی مهم ارتش های چین باستان بوده و حتی در تمرینات پلیس و ارتش امروز نیز مورد استفاده قرار می گیرد. ووشو به عنوان نوعی ورزش تمام فنون رزمی خود را حفظ کرده، اما به دلیل محدودیت های قوانین مسابقه، ورزش ووشو بر اصل زیان نرساندن به حریف متکی است. برای نمونه، در مسابقات سانشو محدودیت هایی برای حرکاتی که می تواند به حریف آسیب برساند، ایجاد شده و لوازم حفاظتی به کار می رود.
امروزه ووشو به صورت یک ورزش استاندارد جهانی به مردم جهان ارائه شده است و فقط منحصر به کشور چین نیست و مردم کشورهای مختلف برای بهره گیری از خواص طبی و شرکت در رقابت های قهرمانی در این رشته ورزشی تمرین میکنند.
هنر رزمی ووشو در مسابقات در دو بخش ارائه میشود:
زمینه تالو (اجرای فرم های سنتی چینی به صورت زیبا به همراه حرکات آکروباتیک)
زمینه سانشو (مبارزه آزاد بر روی سکو با استفاده از دستان و پاها و زیرگیری)
تاریخ حرکات ووشو به دوران جامعه بدوی یا کمون اولیه بر می گردد. (طبق تئوری اقتصادشناسی مارکسیستی، عصر جامعه بدوی یا عصر کمون اولیه، نخستین حالت جامعه بشری است که بر مشترک بودن منابع تولید متکی است). در آن زمان، قبایل اغلب با هم درگیر می شدند و برای پیروزی در این درگیری ها به اختراع و آموزش مهارت های رزمی پرداختند که همین امر این به شکل گیری ووشو کمک کرد.
هنر رزمی ووشو در عصر جامعه برده داری (طبق تئوری اقتصادشناسی مارکسیستی، جامعه برده داری جامعه ای بود که برده داران صاحب تمام منابع تولیدی بوده و برده ها نیروی کار بودند) به وجود آمد. در سلسله شیا، (2070-1600 ق م.)، برای پاسخگویی به نیازهای جنگ، ووشو به عنوان یک سیستم رزمی کامل به وجود آمده و متداول شد.
بعد از هزارها سال، توسعه ووشو در سلسله های مینگ (1368-1644 م.) و چینگ (1636-1912م.) به اوج خود رسید. در این زمان، وو شو به شاخه های گوناگون مانند چان چوان، نان چوان و تای جی تقسیم شد.
در زمان جمهوری چین (1912-1949 م.) ووشو به نوعی ورزش تبدیل شد و باشگاه های ووشوی فراوانی ایجاد شد. در سال 1936، تیم ملی ووشوی چین برای ارائه نمایش های ووشو عازم بازی های المپیک برلین شد.
ووشو پس از تاسیس جمهوری خلق چین توسعه ای جهشی داشته است. در سال 1999، کنفدراسیون بین المللی ووشو به کمیته بین المللی المپیک پیوست و به یکی از فدراسیون های زیرمجموعه این کمیته تبدیل شد.
وشو و سلاح های مورد استفاده در آن
یکی از قدیمی ترین هنرهای رزمی بدون هیچ شکی وشو می باشد. محل تولد وشو کشور چین است و می توان گفت که وشو از تلفیق همه ی هنرهای رزمی سنتی و باستانی چین بوجود آمده است.
وشو از دو کاراکتر چینی تشکیل شده است؛ wu که معنی نظامی یا رزمی وی دهد و shu که به معنی هنر یا مهارت می باشد. پس هنر مبارزه ترجمه ی مناسبی برای وشو می باشد.
پیدایش وشو همانند بسیاری دیگر از هنرهای رزمی به دلایل دفاعی بوده است، هدف افراد از یادگیری وشو دفاع از خود، خانواده و یا کشور در برابر مهاجمین و دشمنان بوده استو در این راستا طیف گسترده ای از حرکات ابداع شد. اما نکته قابل توجه این است که بسیاری از هنرهای رزمی در همان محدوده حرکات رزمی باقی مانده و پیشرفتی نکرده اند، اما وشو جزو معدود هنرهای رزمی است که علاوه بر پیشرفت در حرکات جسمی در زمینه ی کسب توانایی های روحی و فکری نیز موثر و مفید می باشد.
امروزه وشو بصورت جهانی درآمده و فقط منحصر به کشور چین نیست و مردم کشورهای مختلف برای سلامتی و قهرمانی این رشته ی ورزشی را تمرین می کنند. در وشو به دو شکل کار می شود:
زمینه ی تالو (اجرای فرم های سنتی چینی بصورت زیبا به همراه حرکات ژیمناستیکی)
زمینه ی سانشو (مبارزه آزاد بر روی رینگ با استفاده از دستان، پاها و زیرگیری)
زمینه ی تالو دارای چهار سبک معروف جهانی است که معمولا در مسابقات بین المللی دارای رده های قهرمانی است:
1) سبک چانگ چوآن: به این سبک در چین مشت بلند می گویند که در مناطق شمالی چین ابداع شد. حرکاتی با سرعت و انعطاف بالا در این سبک وجود دارند که معمولا به همراه دویدن های کوتاه و بلند انجام می شود.
2) سبک نان چوآن: یا مشت کوتاه که در مناطق جنوبی چین ابداع شد و بخاطر داشتن مشت های سریع و انجام حرکات فرم درجا این لقب را گرفته است.
3) سبک تای چی چوآن: مشت تنفسی نام این سبک است که تنفس ریتمیک همراه و هماهنگ با حرکات فرم از ویژگی های این سبک می باشد. هنر رزمی تای چی چوآن از سبک های درونی است که بر خلاف دو سبک گفته شده در بالا بر روی روح و روان کار می کند که در روند تمرین این سبک جسم نیز ساخته شده و هنرجو را به سطح بالایی از سلامتی و آمادگی جسمانی می رساند. امروزه این هنر رزمی را در سراسر جهان به خاطر سلامتی جسمانی و روانی و برای رسیدن به آرامش روحی انجام می دهند. به طور کلی حرکات سبک تای چی آرام و نرم و یکنواخت بدون وقفه بوده که به قول چینی ها مانند ابرهای شناور و آبهای روان است. تای چی دارای پنج سبک درونی است که همگی از استیلهای تای چی به حساب می آیند: 1- استیل یانگ 2- استیل چن 3- استیل وو 4- استیل سان 5- استیل هائو زانگ. همچنین دارای سبک معروف و منحصر بفرد در زمینه ی دفاع شخصی و مبارزه می باشد که علاوه بر این انجام این تمرینات کمک شایانی به بیداری نیروی درونی و جاودانی در انسان می کند. به این سبک "تویی شو" یا رد و بدل کردن دست ها می گویند که در زبان انگلیسی به آن Push hands می گویند.
4) سبک شائولین: سبک معروف و کهن وشو است که یک سبک درونی بیرونی است. یعنی سختی و خشونت دو سبک "چانگ چوآن" و "نان چوآن" و نرمی و پرداختن به درون سبک تای چی را دارد. زیر مجموعه های این سبک بسیار زیاد می باشند که پرداختن به آنها مقوله ای گسترده است که در زیر فقط اشاره ای به تعدادی از سبک های زیر مجموعه شائولین چوآن می شود:
1- تانگ لانگ (مشت ملخ) 2- لوهان (سبک معروف و اولیه ی شائولین) 3- زائو زوی (سبک آدمک مست) 4- فنزی چوآن (مشت لغزشی) و...
همانند بسایری از سبک ها، وشو نیز از سلاح های سرد غافل نبوده و از طیف گسترده ای از سلاح های مرگبار به صورت تخصصی بهره می برد.
سلاح های مورد استفاده در وشو
سلاح های مورد استفاده در وشو را می توان در چهار گروه مورد بررسی قرار داد:
- سلاح های بلند (LONG WEAPONS)
- سلاح های کوتاه (SHORT WEAPONS)
- سلاح های نرم (SOFT WEAPONS)
- سلاح های دوقلو (TWIN WEAPONS)
سلاح های بلند، سلاحی می باشند که طول آنها از قد یک انسان بلندتر می باشند، برای حرکت و استفاده از این سلاح ها بایستی هر دو دست مورد استفاده قرار گیرد. از جمله سلاح های بلند وشو می توان به "کواندئو"، نیزه دوسر و... اشاره کرد.
سلاحی که کوتاه تر از قد یک انسان بوده و معمولا توسط یک دست مورد استفاده قرار می گیرد را در گروه سلاح های کوتاه قرار می دهند. شمشیرهای مورد استفاده در وشو در زمره این سلاح ها قرار می گیرند.
منظور از سلاح های نرم معمولا معمولا طنابی است که یک یا دو سر آن به وزنه ای وصل شده است و برای مبارزه در فواصل نزدیک و یا دور توسط یک یا دو دست مورد استفاده قرار می گیرند. زوبین طنابی چینی نمونه ای از این گونه سلاح ها می باشد.
سلاح های دوقلو نیز معمولا به صورت جفت مورد استفاده قرار می گیرند. گرزهای دوقلو، شمشیرهای پروانه ای و... نیز نمونه ای از سلاح های دوقلو هستند.
شمشیرزنی |
شمشیر و شمشیر بازی، در اسلام جایگاه و منزلت خاصی دارد که بر کسی پوشیده نیست. بدون تردید اگر شمشیرهای نیرومند و خداجوی رزمندگانی همچون امیرالمومنین علی علیه السلام و حمزه سید الشهدا علیه السلام نبود، اسلام به خوبی پا نمی گرفت. پیامبر گرامی اسلام، جملات زیبایی در وصف شمشیر دارند. ایشان بهشت و همه خوبی ها را در سایه شمشیر می بینند و می فرمایند: "الجنّة تحت ظلال السّیوف؛ بهشت زیر سایه شمشیرهاست." "الخیر کلّه فی السّیف و تحت ظلّ السّیف؛ همه خوبی ها در شمشیر و زیر سایه شمشیر است." امام باقرعلیه السلام نیز در پاسخ حکم که می پرسد: "آیا صاحب شمشیر [که در روایات آمده] تویی"؟ می فرماید: "یا حکم!... کلّنا صاحب السّیف و وارث السّیف؛ ای حکم!... همه ما صاحب شمشیر و وارث شمشیریم." امام صادق علیه السلام شمشیر را یکی از مصادیق "قوة" در تفسیر آیه "واعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة" می داند: "عن ابی عبدالله علیه السلام فی قول الله تعالی" "و اعدوا الهم مااستطعتم من قوّة" قال: سیف و ترس؛ حضرت اباعبدالله، امام صادق علیه السلام در باره تفسیر فرموده خداوند متعال: "آن چه قوّه و توان دارید، برای [مقابله با] آن ها مهیا سازید". فرمودند: [منظور] شمشیر و سپر است." بهترین شمشیرزن تاریخ بدون تردید، حضرت علی علیه السلام اولین پیشوای شیعیان جهان، بهترین، نیرومندترین و متخصص ترین شمشیرزن تاریخ بوده است؛ به عنوان نمونه، در جنگ بدر که اولین جنگ بین مسلمین و مشرکان بود، و تعداد مسلمانان 313 نفر و تعداد و امکانات مشرکان، بیش از سه برابر مسلمانان بود، و این جنگ به نفع مسلمانان پایان پذیرفت. نیمی از مقتولان دشمن، یعنی 35 یا 36 نفراز آنان، تنها با شمشیر شیرخدا، حضرت علی علیه السلام از پای در آمدند، که اسامی یکایک آنان به تفصیل در کتب تاریخی و روایی آمده است. کم ترین عددی که برای کشته شدگان به دست آن حضرت در این جنگ بیان شده، 27 نفر است. جالب این که در جنگ های قدیم، جنگجوترین، نیرومندترین و شجاع ترین افراد، به عنوان پرچمدار، برگزیده می شدند، زیرا چنان چه پرچمدار کشته شده و یا فرار کند، لشکر شکست خواهد خورد. دشمنان اسلام نه نفر از ورزیده ترین و شجاع ترین جنگجویان خود را به عنوان پرچمدار انتخاب کرده بودند، که اگر یکی از آن ها کشته شد، دیگری پرچم را به دست گرفته و جنگ را اداره نماید. همه این نه پرچمدار با ضربت شمشیر حضرت علی علیه السلام از پای در آمدند. خود آن حضرت علیه السلام در برنامه هایی که به معاویه می نویسد، قدرت شمشیرزنی خویش را این چنین به رخ معاویه می کشد: "فانا ابوحسن قاتل جدّک و خالک و اخیک شدثاً یوم بدر، و ذلک السّیف معی؛ من ابوالحسن هستم، کشنده جدّ تو [پدر مادرت هند جگر خوار که عتیة بن ربیعه باشد] و دایی تو [ولیدبن عتبه] و برادرت [حنظلة بن ابی سفیان]، که آن هارا در جنگ بدر تباه ساختم، و [اکنون هم] آن شمشیر با من است." "وعندی السّیف الّذی اعضضته بجدّک و خالک و اخیک فی مقام واحد؛ و شمشیری که با آن به جدّ [مادری] تو [عتبة بن ربیعه] و به دایی ات [ولیدبن عتبه] و برادرت [حنظلة بن ابی سفیان] در یک جا (جنگ بدر) زدم، نزد من است." آن حضرت همچنین در باره مهارت، شجاعت و سرعت عمل خویش در شمشیرزنی می فرماید: "فامّا انا فوالله دون ان اعطی ذلک ضرب بالمشرفیة تطیر منه فراش الهام، و تطیح السّواعد و الاقدام؛ و اما من به خدا سوگند، پیش از آن که به دشمن فرصت و توانایی دهم، با شمشیرهای مشرفی چنان به ام خواهم زد که ریزه استخوان های سر او بپرد و بازوها و قدم های او قطع شود." جالب این که ضربات شمشیر حضرت علی علیه السلام، از ضربات شمشیر همه شمشیر زنان دیگر متمایز بود. در حدیث می خوانیم: "کانت ضربات علی بن ابیطالب علیه السلام ابکاراً، کان اذا اعتلی قدّ، و اذا اعترض قط؛ ضربه های علی بن ابی طالب علیه السلام در نوع خود بی سابقه بود. هنگامی که از بالا ضربه می زد، تا پایین می شکافت و هنگامی که از عرض، ضربه می زد، دو نیم می کرد." آموزش شمشیربازی حضرت علی علیه السلام، گاه فنون و تکنیک های شمشیرزنی و نحوه غلبه بر حریف را، به نیروها و یا فرزندان خویش آموزش می داد. ما در این جا به برخی از آموزش های آن حضرت اشاره می نماییم: 1- "عضّوا علی النّواجذ، فانّه انبی للسیوف عن الهام؛ دندان هایتان را بر هم بفشارید، زیرا این طرز رفتار، شمشیرها را از سرها بیش تر دور می کند." 2- "واکملو الّلامة؛ و زره را کامل بپوشید [زره خودار و آستین دار بپوشید، تا جایی از تن شما نمایان نباشد]." 3- "و قلقلوا السیوف فی اغمادها قبل سلّها؛ و شمشیرها را در غلاف، پیش از بیرون کشیدن بجنبانید [تا در وقت حاجت، بیرون کشیدن آن آسان باشد و یا این که صدای آلات جنگ را به گوش دشمن رسانیده، خود را آماده نشان دهید، تا نگران گشته، بترسد و باعث مغلوب شدن او شود]." 4- "والخظوا الخزر؛ و با گوشه چشم [به دشمن] بنگرید [زیرا به تمام چشم نگاه کردن، علامت ترس است که بر اثر آن دشمن جرات یافته، ممکن است غلبه نماید]." 5- "و نا فحوا بالظبی؛ و با نوک و دم شمشیرها زد و خورد نمایید [و مانع جلو آمدن دشمن شوید]." 6- "و صلوا لسّیوف بالخطی؛ و شمشیرها را [اگر کوتاه است] به پیش نهادن گام ها [به دشمن] برسانید." 7- "وامیتوا الاصوات، فانّه اطرد للفشل، و صداها را خاموش کنید [غوغا وهیاهو بر پا ننمایید]، زیرا متانت و آرامی [از هر چیز] خوف و ترس را زودتر دور می کند." 8- "و اعطوا السیوف حقوقها؛ [و به طور خلاصه] حقوق شمشیرها را بپردازید ( و با دلاوری، شمشیر بر دشمن فرود آورید)." |